خب ظاهراً خیلی می خواستند مادرشان را بفرستند، بنابراین او برادر / پسرشان را لعنت کرد، نمی دانم اسمش را چه بگذارم، اما با قضاوت بر اساس ناله های هر دو طرف آنها این جنس را بسیار دوست دارند. اگرچه در اصل ، چرا تعجب می کنید اگر برادر چنین یدایی است ، پس مطمئناً رابطه جنسی با او باید هر دو طعم داشته باشد ، و اینطور شد. من تعجب می کنم که پدرم شرکت نکرد، زیرا همیشه این اتفاق می افتد.
آه، چقدر این دخترهای چرند خروس کلفت سیاه سیاه پوست را دوست دارند. با چنان شور و اشتیاقی که با لب هایش کار می کرد، باعث شد من بخواهم. چگونه در دهان او جا می شود، من نمی فهمم - گلوی بی انتها. مثل همیشه در چنین مواقعی از او خواست که بر زبانش تقدیر کند. با لذت بلعیده شد و هیچ اثری از خود باقی نگذاشت.
هر مردی دیر یا زود می خواهد دیک خود را در مقعد جوجه بچسباند. و هنگامی که او آن را امتحان کرد، هرگز آن را رها نمی کند. می بینید، آن پسر حتی احمق های دختران را می لیسد تا آنها را روشن کند و احساسات آنها را تشدید کند. البته، قرار گرفتن متناوب پیچ و مهره او بین ابله و دهان باعث ایجاد وزوز و بی حالی در توپ ها می شود. و آنجا و آنجا می خواهید تا جایی که ممکن است عمیق وارد کنید. بنابراین، عوضی هایی که در الاغ تسلیم می شوند، بیشتر مورد تقاضای نیمه مرد جامعه هستند. بنابراین من طرفدار آن نوع سرگرمی بین عاشقان هستم.
زن و شوهر درباره اینکه همسرشان را خدمتکار خود کنند خیال پردازی می کنند. آیا استادان نمی توانند از آزمایش قدرت خود روی او خودداری کنند؟ فقط زن روشن است - اگر همسر فالوس خود را در لب های شخص دیگری فرو کند و پاهای خود را به زن دیگری باز کند. برای مثال خدمتکار. چنین دیدهایی معشوقه را به ارگاسم می رساند. آرزوهای خیلی داغ در سر زیبایش - امیدوارم شوهرش هم او را ناامید نکند. چنین افکاری امروز قابل تحقق است...